من اعتراف میکنم به ننگ سر سپردگی
به اغتشاش و مفسده ، به شرب خمر و هرزگی
من اعتراف میکنم به صاف بودن زمین
به روز بودن شب و یسار بودن یمین
من اعتراف میکنم که جاننثار رهبرم
که قتل این همه جوان نبوده کار رهبرم
من اعتراف میکنم که شب سپید بود و من
اگر سیاه دیدمش خطای دید بود و من،
من اعتراف میکنم نه بطری و نه کابل بود
نه سقف بود و پنکه و نه پیچش طناب بود
من اعتراف میکنم که قرصها توهم است
و فرد خائنی چو من نه لایق ترحم است
من اعتراف میکنم فقط کمی امان بده
به دوستان گشنه ام فقط یه لقمه نان بده
من اعتراف میکنم تو را خدا فقط بزن
چه کار کرده مادرم؟ چه کار کرده پیرزن؟
من اعتراف میکنم فقط نگو به دخترم
در این یکی دو ماه من چه آمدست بر سرم
1 نظر:
لینک شدی، خواستی لینکم کن...
ارسال یک نظر